برای هر کاری و البته حرفهای شدن در اون کار، نیاز هست که ما بتونیم سوالات زیادی رو بترکونیم.
سوالاتی هستن که غول مرحله آخرن.
یعنی قبل از اون سوالات باید از پس نوچههاشون بر بیایم.
هر سوال مثه یه حریف چغر و بدبدنه.
اما سوالات به هم ارتباط دارن. یعنی یه جا جمع میشن، دارن با هم تو یه محله زندگی میکنن.
هر محله برای خودش گنده لات داره، بزرگ داره، خوب داره که خوبش به خیلیا نمیرسه.
مثلاً کتاب “the dip” یک محلهاست.
فهم کتاب خیلی به این بستگی داره که من چقدر وقت بگذارم و با تک تک افراد این محل مبارزه کنم. از پسشون بر بیام.
فهم کتاب زمانی برای من حاصل میشه که بتونم از پس اکثر لاتها، جوجه لات و دکور لاتهای محل بر بیام.
هر مبارزی برای خودش قلقی داره، وقت میخواد.
اینکه من تمرین کنم و عضلات مربوط به هر مبارز رو در خودم تقویت کنم.
مبارزه، جراحت داره، کبود شدن داره، لت و پار شدن داره، احتمالاً خیلی وقتها به ذهنم میرسه که بیخیال هر چی مبارزه است بشم و برم همون زندگی آرومم رو طی کنم.
وقتی در نوشتهی قبل از استعارهی بوکس و رینگ بوکس کمک گرفتم، خیلی لذت بردم، حیف بود که چیزهایی که امروز صبح به ذهنم رسید رو در میون نذارم.
نوشتههای بعدی لیست مبارزها و لاتهای کتاب “the dip” هستش.
اگه شما هم سرتون درد میکنه برای یه دعوای درست و درمون، نوشتههای بعدی رو از دست ندین.