گاهی اوقات شرایط مطابق با خواستهی ما نیست. ویژگیهایی داریم که ممکنه به مذاق کسی که ازش خوشمون اومده، خوش نیاد. اما به هر حال ما حامل اون ویژگیها هستیم.
خیلی میل به پنهان کردن این ویژگیها وجود داره. اینکه به بهانهی مرتفع شدن اون ویژگیها و تغییر کردن، بیایم دروغ بگیم و پنهانکاری انجام بدیم. چون که اولاً خیلی با اون ویژگیها مشکل جدی نداریم و برامون داشتن اون مدل ویژگیها پذیرفته شدهاست. پس چه نیازی هست که بخواهیم، خودمون رو پنهان کنیم؟
صداقت کار بسیار سختیست، اما وقتی طرف مقابلت انقدر برات عزیز باشه که حاضر نیستی یک لحظه ناراحتیش رو در مواجهه با این رفتارها و عادات و ویژگیها مشاهده کنی، پس سختی صداقت رو خیلی راحت تحمل میکنی.
این صداقت آغاز کنندهی یک پایان تلخه، اما پایان دهندهی یک تلخیه بیپایانه.